آیه هجرتنود و هفتمین آیه سوره نساء، دربردارنده حکم هجرت است ۱ - سرنوشت متخلفان از هجرتدر این آیه به سرنوشت شوم کسانی اشاره شده که در ظاهر مسلمان بودند؛ اما هجرت نکردند و سرانجام در صفوف مشرکان جان سپردند. آنان در حالی که به نفس خویش ستم روا داشتهاند، در پاسخ به فرشتگان قبض روح کننده، علت هجرت نکردنشان را استضعاف و زیر فشار بودن خویش میشمرند. اما عذر آنان پذیرفته نمیشود؛ با این استدلال که سرزمین خداوند پهناور است و برای حفظ دین باید هجرت کرد: {ان الذین توفاهم الملائکة ظالمی انفسهم قالوا فیم کنتم قالوا کنا مستضعفین فی الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعة فتهاجروا فیها فاولئک ماواهم جهنم وساءت مصیرا}. ۲ - زمینه سازی هجرتدر پی بیعت عقبه میان پیامبر گرامی (صلی الله علیه و اله) و گروهی از مردم مدینه، زمینه هجرت بسیاری از مسلمانان به آن شهر، پیش از هجرت رسول خدا (صلی الله علیه و اله) فراهم شد. [۳]
تاریخ طبری، ج۲، ص۹۶.
[۴]
تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۷.
با هجرت ایشان به مدینه، صف مؤمنان از مشرکان به روشنی جدا گشت. از این رو، آیه ۹۷ نساء/ ۴ که به آیه هجرت معروف است، [۵]
. جامع البیان، ج۵، ص۳۱۵-۳۱۶.
[۶]
الدر المنثور، ج۲، ص۲۰۵-۲۰۶.
پس از غزوه بدر درباره گروهی نازل شد که در مکه اسلام آوردند و هجرت نکردند. [۷]
. البدایة و النهایه، ج۳، ص۳۶۰.
۳ - روایتهای شان نزولروایتهای شان نزول این آیه، مختلفند: ۱. گروهی در مکه به خدا و رسولش ایمان آوردند؛ اما از هجرت با ایشان تخلف کردند و به سبب تهدید سران قریش که هر کس با آنان به سوی بدر حرکت نکند خانه اش خراب و اموالش مصادره خواهد شد، [۹]
. البدایة و النهایه، ج۳، ص۳۶۰.
[۱۰]
الدر المنثور، ج۲، ص۲۰۵.
گروهی از آنان همراه مشرکان به جنگ بدر رفتند و به دست مسلمانان کشته شدند. پس از جنگ، مسلمانان با این پندار که این گروه از مسلمانان با کراهت در صف مشرکان قرار گرفته و کشته شدهاند، برای آنان استغفار کردند. بدین جهت آیه هجرت نازل شد [۱۱]
. جامع البیان، ج۵، ص۳۱۶.
[۱۲]
الدر المنثور، ج۲، ص۲۰۵.
و از حال آنان خبر داد. [۱۳]
. جامع البیان، ج۵، ص۳۱۵-۳۱۶.
بر پایه گزارشی، از سوال و جواب فرشتگان قبض روح کننده از این افراد، برمی آید که آنان مسلمان بودهاند؛ گرچه بر اثر ترک هجرت،قرآن از آنان به {ظالمی انفسهم} تعبیر میکند. اگر آنان مسلمان نبودند، چنین پرسشهایی از آنان نمیشد. [۱۷]
تفسیر قرطبی، ج۵، ص۳۴۶.
۲. بر پایه گزارشی دیگر، گروهی در مکه اظهار ایمان کردند؛ اما هنگام مشاهده کم شمار بودن مسلمانان در غزوه بدر دچار تردید شدند و پنداشتند که مسلمانان به واسطه دینشان دچار غرور گشتهاند. [۱۸]
. مجمع البیان، ج۳، ص۱۵۰.
[۱۹]
روض الجنان، ج۶، ص۷۸.
[۲۰]
فتح القدیر، ج۱، ص۵۰۱.
از این رو، به گفته مفسران مقصود از {ظالمی انفسهم} در آیه هجرت،کفر آنان است [۲۲]
مجمع البیان، ج۳، ص۱۵۱.
[۲۳]
التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۱۲.
که سرانجام در حال ارتداد کشته شدند و آیه هجرت درباره آنها نازل شد.بر پایه نقلها [۲۵]
. جامع البیان، ج۵، ص۳۱۷-۳۱۸.
[۲۶]
الدر المنثور، ج۲، ص۲۰۵.
[۲۷]
فتح القدیر، ج۱، ص۵۰۴.
و روایتی از امام باقر علیه السلام کسانی که در غزوه بدر کشته شدند و آیه هجرت درباره آنان نازل شد، پنج نفر بودند: قیس بن فاکه بن مغیره،حارث بن زمعه، قیس بن ولید، ابوالعاص بن میته و علی بن امیة بن خلف.۳. در غزوه بدر هنگامی که عباس عموی پیامبر۹،عقیل و نوفل به دست مسلمانان اسیر شدند، رسول خدا (صلی الله علیه و اله) به عباس فرمود تا فدیه آزادی خود و برادر زادهاش، عقیل، را بپردازد. عباس پاسخ داد: ما به سوی قبله تو نماز گزاردیم و به آنچه تو شهادت دادی، شهادت دادیم. پیامبر (صلی الله علیه و اله) فرمود: شما دشمنی کردید و با شما دشمنی شد. سپس این آیه را تلاوت کرد: [۳۰]
. تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۴۵.
[۳۱]
الدر المنثور، ج۲، ص۲۰۶.
{الم تکن ارض الله واسعة فتهاجروا فیها... } . ۴ - فرع ففهیآیه هجرت افزون بر بیان حال مسلمانان تارک هجرت و کیفیت برخورد فرشتگان مرگ با آنها، در بردارنده حکم وجوب هجرت بر هر مسلمانی است که در زیستگاه خویش قادر به اقامه شعائر دین نباشد. [۳۶]
. جامع البیان، ج۴، ص۳۱۷-۳۱۸.
از این رو، با نازل شدن آیه هجرت،اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و اله) در مدینه به کسانی که در مکه مسلمان شده و به مدینه هجرت نکرده بودند، نامه نوشتند که اقرار و اسلام ایشان پذیرفته نیست، مگر با هجرت. [۴۰]
الدر المنثور، ج۲، ص۲۰۵.
بر پایه گزارشی، پس از نزول آیه هجرت، رسول خدا افرادی را برای اعلان این آیه به مکه فرستاد. برخی مفسران از آیات ۹۷-۹۹ نساء/۴ به آیات هجرت تعبیر کردهاند. [۴۲]
. مجمع البیان، ج۳، ص۱۵۲.
۵ - منابع(۱). البدایة و النهایه، ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق. (۲). تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق. (۳). تاریخ الیعقوبی، احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق. (۴). التبیان، الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی. (۵). تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)، ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق. (۶). التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ق.) ، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق. (۷). تفسیر بغوی (معالم التنزیل)، البغوی (م. ۵۱۰ق.) ، به کوشش خالد عبدالرحمن، بیروت، دار المعرفه. (۸). تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، القرطبی (م. ۶۷۱ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق. (۹). تفسیر نور الثقلین، العروسی الحویزی (م. ۱۱۱۲ق.) ، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش. (۱۰). جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق. (۱۱). الدر المنثور، السیوطی (م. ۹۱۱ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق. (۱۲). روح المعانی، الآلوسی (م. ۱۲۷۰ق.) ، به کوشش علی عبدالباری، بیروت، ۱۴۱۵ق. (۱۳). روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م. ۵۵۴ق.) ، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش. (۱۴). الصافی، الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ق.) ، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ق. (۱۵). الطبقات الکبری، ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) ، بیروت، دار صادر. (۱۶). فتح القدیر، الشوکانی (م. ۱۲۵۰ق.) ، بیروت، دار المعرفه. (۱۷). الکشاف، الزمخشری (م. ۵۳۸ق.) ، مصطفی البابی، ۱۳۸۵ق. (۱۸). مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق. (۱۹). المحرر الوجیز، ابن عطیة الاندلسی (م. ۵۴۶ق.) ، به کوشش عبدالسلام، لبنان، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق. (۲۰). المنیر، وهبة الزحیلی، بیروت، دار الفکر المعاصر، ۱۴۱۱ق. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه حج و حرمین شریفین، بر گرفته از مقاله «آیه هجرت». |